بی سرپرستان
کتاب بی سرپرستان بیانگر زندگی و دردهای آدمیانی است که در محیطی سراسر پلیدی می زیند.
پسر بچه ای تنها، و تنها به علت محروم بودن از نعمت مادر، بایستی از تمامی نعمات دیگر زندگی محروم شود. زنی که به خانه پدر آمده تا برای او مادر باشد؛ چون که همه چیز را برای خویش می خواهد، حاضر نیست وجود کودکی را در خانه تحمل کند و تنها گناه کودک از نظر او این است که یادگاری از زندگی سپری شده مرد است و …
پنجره اتاقم درست به روی خیابان گشوده می شد و پنجره که باز…
